تغییر در میزان باروری یک جامعه بسیار مهم بوده و این موضوع در کوتاه و یا بلندمدت، در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و سیاسی تأثیرگذار بوده و تبعات فراوانی به دنبال دارد. اولین تأثیر چنین تغییراتی در حوزه اقتصادی و کمبود نیروی کار خواهد بود؛ همچنین آسیب جدی پیری جمعیت و ورود به کهن سالی بحران سالمندی را به دنبال خواهد داشت. رواج تکفرزندی در پیری و کاهش جمعیت دخالت دارد. بر اساس آمار رسمی بیش از ۳۳ تا ۳۴ درصد خانواده های ایرانی تک فرزند و بدون فرزند هستند. «تک فرزندی» امروزه یکی از نگرانی های جمعیتی مدیران جامعه شده است، اما برخی هنوز روی شعار دهه پنجاه و شصت باقی ماندند و متوجه نیستند که چه خطراتی خود و فرزندانشان را تهدید میکند. تک فرزندی مشکلات و معایب خاصی دارد که نهتنها جامعه، کودک و آینده او را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه میتواند بر والدین نیز تاثیر بگذارد.اطلاع از معایب تک فرزندی آنقدر مهم است که به همه والدین توصیه میشود درباره این مسئله آگاهی بیشتری کسب کنند و با اطلاع از شرایط و مقتضیات برای فرزندآوری تصمیم بگیرند.
بدون شک تغییر سبک زندگی و گرایش جامعه به خانواده هستهای سبب ظهور پدیده تکفرزندی شده است. اکثر زوجین یا تمایلی به فرزندآوری ندارند و یا تنها به یک فرزند اکتفا میکنند، شاید مهمترین دلایل این انتخاب این است که والدین دوست دارند امکانات مادی و معنوی را فقط به یک فرزند اختصاص دهند و زمان بیشتری برای تربیت فرزند داشته باشند و سرمایه مالی بیشتری برای آینده و تحصیلات فرزند خود تامین کنند. هر چند خانواده های کم جمعیت ممکن است ثروتمند شوند ولی گاها ثروتمند شدن آن ها از فقیر شدنشان خطرناک تر است. از دیگر علل تمایل به تک فرزندی می توان بالا رفتن سن ازدواج، شاغل بودن مادر، تجربه نامطلوب از زایمان فرزند اول، ترس از مسئولیت پذیری، تاثیر شرایط محیطی، تبعیت از سبک زندگی و رفتار دیگران، مشکلات اقتصادی، تربیتی، تأمین مخارج و هزینهها و امکانات رفاهی را عنوان کرد.
معایب تک فرزند بودن بسیار زیاد و آسیب زا است. فرزند سالاری یکی از آسیب ها و خطرات تک فرزندی در بعد تربیتی است. معمولا والدین حمایت و توجه بیشتری به آنها دارند. در کانون توجه قرارگرفتن خواسته های فرزند، هزینه شدن بیشتر امکانات خانواده برای خشنودی او از ویژگی های فرزندسالاری در خانواده ها است.
تک فرزندها ممکن است دچار چاقی و اضافه وزن شوند و یا بیشتر تحت فشار والدین باشند تا در مدرسه و سایر فعالیت ها عملکرد بهتری داشته باشند . توجه و محافظت بیش از حد والدین ممکن است آن ها را خسته . کلافه کند.
به خاطر دلواپسیهای بیش از حدی که والدین برای محافظت از تک فرزند خود دارند، از آزادیهای لازم و متناسب سن خود برخوردار نیست. ممکن است فرزند به دلیل توجه زیاد والدین و سایر بستگان نزدیک، از اعتماد به نفس کمتری برخوردار باشد و فرصت تجربه برخی از موقعیتها و چگونگی کنترل و مدیریت آنها را نداشته باشد. از سوی دیگر والدین تک فرزندها به طور مرتب استرس و اضطراب این را دارند که بچه مان چه می شود؟ کجا می رود؟ چه میکند و مدام این نشخوارهای فکری باعث اضطراب و افسردگی بیشتر آنها میشود.
برخی معتقدند هرچه تعداد فرزند کمتر باشد در تربیت و رفاه آسودهترند، در صورتی که نگهداری یک فرزند به لحاظ تربیتی بهمراتب دشوارتر از چند فرزند است. حضور چند برادر و خواهر در عالم کودکی، بخش وسیعی از بار تربیتی پدر و مادر را به دوش میکشند. ممکن است کودک احساس کند که تنهاست، نمیتواند با خواهر یا برادر خود تعامل داشته باشد و در خانهای که زندگی میکند فضای کودکی وجود ندارد، چون همیشه تعداد بزرگسالان بیشتر از کودکان است و برای بهتر بودن در درس و دیگر فعالیتها تحت فشار بیشتری از طرف خانواده است. تک فرزندها به دلیل نداشتن برادر یا خواهر احساس حسادت نمیکنند و مجبور به تلاش برای جلب توجه والدین خود نیستند.
با توجه به اینکه تمایل به تک فرزندی در خانوادههای تحصیلکرده بیشتر دیده میشود، میتواند سبب کاهش متوسط ضریب هوشی جامعه شود. با توجه به زیاد شدن امید به زندگی، تک فرزندان نمیتوانند به راحتی همه مسئولیت نگهداری از پدر و مادر مسن خود را تقبل کنند و بنابراین شاهد افزایش خانههای سالمندان و بار مراجعات فراوان به مراکز بهداشتی درمانی خواهیم بود.
در برخی موارد و در شرایط کاملاً یکسان، اگر سطح سلامت روان یا استرس و اضطراب بچههای تک فرزند را با بچههایی که خواهر و برادر دارند مقایسه کنیم، تک فرزندان اضطراب و فشار بیشتری را تحمل میکنند.
از آنجایی که تک فرزندان اغلب تنها هستند و ارتباط موثری با همسالان خود برقرار نمیکنند، عموما احساس تنهایی دارند. اگر فردی که تک فرزند است در برقراری ارتباط با گروه همسالان خود در مدرسه، کلاس و ... مهارت نداشته باشد، کم کم به سمت انزوا و افسردگی میرود. از سوی دیگر برای مثال تصور کنید که والدین یک فرد تک فرزند از دنیا بروند. این فرد پس از پدر و مادر خود هیچ نسبت فامیلی بسیار نزدیک دیگری را نخواهد داشت و در شرایط خاص که فرد به کمک اشخاصی مانند خواهر و برادر در کنار خود نیاز دارد، درمانده میشود.
نکته دیگر این است که والدین دارای تک فرزند، عموما زودتر به سنی می رسند که به اصلاح به آن سندروم آشیانه خالی میگویند. کسی که چند بچه دارد، اولی هم برود، بقیه را دارد که به آنها رسیدگی کند و احساس تنهایی نکند اما تک فرزند تا ازدواج کند، می رود و پدر و مادر در سن جوانی برایشان سندروم آشیانه خالی پیش می آید. جوان تک فرزند به خاطر مشکلات زندگی، حس رقابت، گذشت و ایثار کمتر، نمیتواند نیروی انسانی کارآمد و خلاقی برای رشد و توسعه جامعه باشد. از سوی دیگر خود تک فرزند هم در سنین بالا برای جامعه هزینه های مضاعف زیادی دارد، از هزینه های درمان گرفته تا نگهداری در سنین بالا .طبق آمار غیر رسمی هم آمار طلاق تک فرزندها هم زیاد است و خلاصه همه اینها آسیب هایی که هزینه هایش بر عهده دولت می ماند.
در ارتباط با بیماری های جسمی همانطور که مطرح می شود، پیشگیری بهتر از درمان است، در زمینه آسیب ها و مشکلات اجتماعی هم باید عواقب و تبعات منفی تک فرزندی را بارها به مردم گوشزد کرد تا مردم هوشیار شوند و بدانند این دغدغه به کل جامعه باز میگردد. برای جلوگیری از افزایش خانوادههای تک فرزند و تغییر تمایل خانواده برای داشتن یک فرزند باید برنامه ریزی مناسب داشت تا خانوادهها بتوانند به کمک دولت و با رفع موانع اقتصادی و ایجاد قوانین حمایتی بخصوص از مادران دارای فرزند و فرهنگ سازی و تغییر نگرش خانواده ها به آینده امیدوار باشند.
در پایان باید به این حکایت قدیمیها اشاره کرد که اگر میخواهید برای یک سال سرمایه گذاری کنید گندم بکارید، اگر میخواهید برای 10 سال سرمایه گذاری کنید درخت بکارید اما اگر میخواهید صد سال سرمایه گذاری کنید فرزند دار شوید.
منبع : پایگاه اطلاع رسانی روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی استان آذربایجانغربی